سلام - شخصی تعریف کرد که : یک روز جوانی از من تقاضای مبلفی وام کرد که من هم طبق معمول او را به صندوق قرض الحسنه فرستادم تا فرم درخواست وام را از صندوق گرفته و پس از امضاء معرف وام خود را دریافت نماید ، جوان با فرم وام برگشت اما با گله ،گفتم چه شده گفت اقای فلانی برخورد بدی داشت و من بهش تذکر دادم، او هم در جواب گفت همین که هست میخواهی بخواه ، میخواهی نخواه ، من فرم وام را تکمیل کردم وجوان را به صندوق فرستادم اما با یک پیام برای مسئول صندوق که در پاکت گذاشتم . پیام این بود آقای فلانی : خداوند خیلی راحتر از من و تو میتواند کار بنده هاش را راه بندازه اما دلیل اینکه بنده ها ش را سراغ من و تو می فرسته میخواهد من و توی بی نوا بنوائی برسیم ، خودت را اصلاح کن.

- دوستت دارم ای خدا
- عاشقتم ای خدا
- می پرستمت ای خدا
-

تبریک میگم ولادت حضرت معصومه س و دهه ی کرامت رو به همه بازدید کننده های وبلاگ .